loading...

مجله اینترنتی پارسیان | پورتال علمی ، تفریحی و سرگرمی ، فیلم و موزیک

داستان کوتاه درمورد روزه خوردن در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم غذا میخورد. به او گفتند: ای پیر مرد مگر روزه نیستی؟  پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا میخور

داستان کوتاه درمورد روزه خوردن

مهندس شکوهی نیا بازدید : 128 یکشنبه 28 مهر 1398 : 10:51 نظرات (0)

داستان کوتاه درمورد روزه خوردن

در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم غذا میخورد.

به او گفتند: ای پیر مرد مگر روزه نیستی؟ 

پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا میخورم!

جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟

پیرمرد گفت: بلی،

دروغ نمیگویم،

به کسی بد نگاه نمیکنم،

کسی را مسخره نمیکنم،

با کسی با دشنام سخن نمیگویم،

کسی را آزرده نمیکنم،

چشم به مال کسی ندارم و...

ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم 

بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟

یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود،

به آرامی گفت:

خیر. ما فقط غذا نمیخوریم...!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 205
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 192
  • آی پی دیروز : 75
  • بازدید امروز : 269
  • باردید دیروز : 90
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 594
  • بازدید ماه : 1,732
  • بازدید سال : 12,955
  • بازدید کلی : 85,732